غرور و تکبر

 تكبر و غرور

تكبّر عبارت است از حالتي كه انسان خود را بالاتر از ديگري ببيند و اعتقاد برتري خود را بر غير داشته باشد. و فرق اين با عجب، آن است كه: انسان خود را شخصي بداند، و خود پسند باشد، اگر چه پاي كسي ديگر در ميان نباشد، ولي در كبر، بايد پاي غير نيز در ميان آيد تا خود را از آن برتر داند و بالاتر بيند. و اين كبر، صفتي است در نفس و باطن. و از براي اين صفت، در ظاهر، آثار و ثمراتي است كه اظهار آن آثار را تكبّر گويند. 
و آن آثاري است كه باعث حقير شمردن ديگري و برتري بر آن گردد، مانند: خود داري كردن از همنشيني با او، يا هم خوراكي با او، يا امتناع در پهلو نشستن با او، يا رفاقت او، و انتظار سلام كردن و توقّع ايستادن او، و پيش افتادن از او در راه رفتن، و تقدّم بر او در نشستن، و توجهي با او در سخن گفتن، و به حقارت با او سخن گفتن، و پند و موعظه او را ارزش دانستن، و امثال اين‏ها.
 
و از جمله آثار كبر است با ناز و آهسته و دامن كشان راه رفتن. و بعضي از اين افعال گاهي از حسد و كينه و ريا نيز نسبت به بعضي صادر مي‏شود، اگر چه انسان خود را از او بالاتر هم نداند.
 
و بدان كه: كبر از بزرگترين صفات رذيله است، و آفت آن بسيار، و گزند آن بي‏شمار است. چه بسياراند از خواص و عوام كه به واسطه اين مرض به هلاكت رسيده‏اند. و چه بسا بزرگان دوران، كه به اين سبب گرفتار دام شقاوت گشته‏اند. حجاب بزرگي است كه انسان را را از رسيدن به مرتبه فيوضات، و پرده‏اي است بزرگتر براي انسان كه مانع مي شود مشاهده جمال سعادات، زيرا كه: اين صفت، مانع مي‏گردد از كسب اخلاق حسنه. چون به واسطه اين صفت، انسان بر خود بزرگي مي‏بيند، كه او را از تواضع و بردباري، و قبول نصيحت، و ترك حسد و غيبت و امثال اين‏ها منع مي‏كند. بلكه هيچ اخلاق بدي نيست مگر اينكه صاحب تكبّر محتاج به آن است به جهت محافظت عزّت و بزرگي خود. و هيچ صفت نيكي نيست مگر اينكه از آن عاجز است به سبب ترس از فوت برتري خود و از اين جهت آيات و اخبار در مذمت و انكار بر آن خارج از حد شمارش و ياد آوري است.
 
خداي تعالي مي‏فرمايد: «يطْبَعُ اللَّهُ عَلي كُلِّ قَلْبٍ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» 40: 35 خلاصه معني آنكه: زنگ و چرك مي‏فرستد خدا بر هر دل متكبري. 
و مي‏فرمايد: «انَّهُ لا يحِبُّ الْمُسْتَكْبِرينَ» 16: 23 يعني: «به درستي كه خدا دوست ندارد تكبر كنندگان را».
 
و
ديگر مي‏فرمايد: «سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِي الَّذينَ يتَكَبَّروُنَ» 7: 146 يعني: «بزودي بر مي گردانم از آيات خود، روي كساني را كه تكبر مي‏ورزند». 
و باز مي‏فرمايد: «ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَبِئْسَ مَثْوي الْمُتَكَبِّرينَ» 40: 76 يعني: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي كه مخلّد خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تكبر كنندگان».

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, | 12:7 | نویسنده : مجتبی |
غرور و تکبر

 تكبر و غرور

تكبّر عبارت است از حالتي كه انسان خود را بالاتر از ديگري ببيند و اعتقاد برتري خود را بر غير داشته باشد. و فرق اين با عجب، آن است كه: انسان خود را شخصي بداند، و خود پسند باشد، اگر چه پاي كسي ديگر در ميان نباشد، ولي در كبر، بايد پاي غير نيز در ميان آيد تا خود را از آن برتر داند و بالاتر بيند. و اين كبر، صفتي است در نفس و باطن. و از براي اين صفت، در ظاهر، آثار و ثمراتي است كه اظهار آن آثار را تكبّر گويند. 
و آن آثاري است كه باعث حقير شمردن ديگري و برتري بر آن گردد، مانند: خود داري كردن از همنشيني با او، يا هم خوراكي با او، يا امتناع در پهلو نشستن با او، يا رفاقت او، و انتظار سلام كردن و توقّع ايستادن او، و پيش افتادن از او در راه رفتن، و تقدّم بر او در نشستن، و توجهي با او در سخن گفتن، و به حقارت با او سخن گفتن، و پند و موعظه او را ارزش دانستن، و امثال اين‏ها.
 
و از جمله آثار كبر است با ناز و آهسته و دامن كشان راه رفتن. و بعضي از اين افعال گاهي از حسد و كينه و ريا نيز نسبت به بعضي صادر مي‏شود، اگر چه انسان خود را از او بالاتر هم نداند.
 
و بدان كه: كبر از بزرگترين صفات رذيله است، و آفت آن بسيار، و گزند آن بي‏شمار است. چه بسياراند از خواص و عوام كه به واسطه اين مرض به هلاكت رسيده‏اند. و چه بسا بزرگان دوران، كه به اين سبب گرفتار دام شقاوت گشته‏اند. حجاب بزرگي است كه انسان را را از رسيدن به مرتبه فيوضات، و پرده‏اي است بزرگتر براي انسان كه مانع مي شود مشاهده جمال سعادات، زيرا كه: اين صفت، مانع مي‏گردد از كسب اخلاق حسنه. چون به واسطه اين صفت، انسان بر خود بزرگي مي‏بيند، كه او را از تواضع و بردباري، و قبول نصيحت، و ترك حسد و غيبت و امثال اين‏ها منع مي‏كند. بلكه هيچ اخلاق بدي نيست مگر اينكه صاحب تكبّر محتاج به آن است به جهت محافظت عزّت و بزرگي خود. و هيچ صفت نيكي نيست مگر اينكه از آن عاجز است به سبب ترس از فوت برتري خود و از اين جهت آيات و اخبار در مذمت و انكار بر آن خارج از حد شمارش و ياد آوري است.
 
خداي تعالي مي‏فرمايد: «يطْبَعُ اللَّهُ عَلي كُلِّ قَلْبٍ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» 40: 35 خلاصه معني آنكه: زنگ و چرك مي‏فرستد خدا بر هر دل متكبري. 
و مي‏فرمايد: «انَّهُ لا يحِبُّ الْمُسْتَكْبِرينَ» 16: 23 يعني: «به درستي كه خدا دوست ندارد تكبر كنندگان را».
 
و
ديگر مي‏فرمايد: «سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِي الَّذينَ يتَكَبَّروُنَ» 7: 146 يعني: «بزودي بر مي گردانم از آيات خود، روي كساني را كه تكبر مي‏ورزند». 
و باز مي‏فرمايد: «ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَبِئْسَ مَثْوي الْمُتَكَبِّرينَ» 40: 76 يعني: «داخل شويد در درهاي جهنم، در حالتي كه مخلّد خواهيد بود در آن، پس بد مقامي است مقام تكبر كنندگان».

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, | 12:7 | نویسنده : مجتبی |